English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (624 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
care U محافظت کردن مراقبت
cared U محافظت کردن مراقبت
cares U محافظت کردن مراقبت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sheltering U محافظت کردن
protecting U محافظت کردن
shelters U محافظت کردن
sheltered U محافظت کردن
shelter U محافظت کردن
shields U محافظت کردن
protects U محافظت کردن
shield U محافظت کردن
guard U محافظت کردن
protect U محافظت کردن
guards U محافظت کردن
guarding U محافظت کردن
ensuring U مراقبت کردن در
insures U مراقبت کردن در
watch U مراقبت کردن
watching U مراقبت کردن
watches U مراقبت کردن
to llok U مراقبت کردن
watched U مراقبت کردن
insuring U مراقبت کردن در
ensured U مراقبت کردن در
see to it U مراقبت کردن
ensures U مراقبت کردن در
to see after U مراقبت کردن
to see to it U مراقبت کردن
ensure U مراقبت کردن در
to screen [from] U [با پرده] محافظت کردن [از]
searched U مراقبت کردن از زمین
searchingly U مراقبت کردن از زمین
to ensure something U مراقبت کردن در [چیزی]
searches U مراقبت کردن از زمین
area monitoring U مراقبت کردن از منطقه
search U مراقبت کردن از زمین
picketed U نرده کشیدن مراقبت کردن
pickets U نرده کشیدن مراقبت کردن
picket U نرده کشیدن مراقبت کردن
preserving U حفظ یا محافظت کردن باقی نگهداشتن
preserves U حفظ یا محافظت کردن باقی نگهداشتن
to screen one's eyes from the sun U از چشمهای خود از خورشید محافظت کردن
preserve U حفظ یا محافظت کردن باقی نگهداشتن
circular scanning U مراقبت دایرهای منطقه تجسس و مراقبت دایرهای
overwatch U مراقبت کردن پوشاندن حرکت یکانهای دیگربا اتش
guard U محافظت کردن نگهبانی کردن
keeps U اداره کردن محافظت کردن
guarding U محافظت کردن نگهبانی کردن
guards U محافظت کردن نگهبانی کردن
keep U اداره کردن محافظت کردن
watched U مراقبت کردن موافبت کردن
watching U مراقبت کردن موافبت کردن
watches U مراقبت کردن موافبت کردن
watch U مراقبت کردن موافبت کردن
espionage U جاسوسی کردن کسب خبر از دشمن کردن مراقبت دشمن
screening, screenings U محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
screens U محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
screen U محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
screened U محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
mine watching U عملیات تجسس و پیدا کردن مین یا مراقبت از مین گذاری دشمن
preservation U محافظت
cared U محافظت
conservation U محافظت
cares U محافظت
protection U محافظت
care U محافظت
shelters U محافظت حمایت
preservation U محافظت جلوگیری
stickability U قابلیت محافظت
thermal protection U محافظت حرارتی
normal maintenance U محافظت عادی
copy protection U محافظت از کپی
preserve wood U محافظت چوب
sheltering U محافظت حمایت
sheltered U محافظت حمایت
shelter U محافظت حمایت
espial U مراقبت
ovservation U مراقبت
watchfulness U مراقبت
eyesight U مراقبت
watchful U مراقبت
unattended U بی مراقبت
surveillance U مراقبت
cares U مراقبت
care U مراقبت
cared U مراقبت
counter surveillance U ضد مراقبت
tendance U مراقبت
vigilance U مراقبت
protected storage U انباره محافظت شده
right of self preservation U حق محافظت از سرحدات خود
security U محافظت شده یا رمزدار
The Physics of Radiation Protection U فیزیک محافظت از پرتو
reserved words U کلمههای محافظت شده
Health physics U فیزیک محافظت از پرتو
protected storage U حافظه محافظت شده
combat surveillance U مراقبت رزمی
sea surveillance U مراقبت دریایی
residential care U مراقبت پناهگاهی
care of supplies U مراقبت اماد
watchtowers U برج مراقبت
watchtower U برج مراقبت
Medicare U مراقبت پزشکی
area monitoring U مراقبت منطقهای
helical scanning U مراقبت مارپیچی
ground surveillance U مراقبت زمینی
listening watch U مراقبت به گوش
due care U مراقبت کافی
watch tower U برج مراقبت
day care U مراقبت در روز
acoustical surveillance U مراقبت صوتی
animadversion U مراقبت مشاهده
control towers U برج مراقبت
air surveillance U مراقبت هوایی
air search U مراقبت هوایی
protected passed pawn U پیاده رونده محافظت شده
protective U زره حفافتی محافظت کننده
care and handling U مراقبت و دستکاری وسایل
air beacon U برج مراقبت پایگاه
overwatch U مراقبت از حرکت بااتش
lookout U مراقبت عمل پاییدن
vigilance U مراقبت به گوش بودن
lookouts U مراقبت عمل پاییدن
radar scan U مراقبت بوسیله رادار
attendances U ملازمت مراقبت رسیدگی
surveillance U دیدبانی و مراقبت از منطقه
radar beacon U برج مراقبت رادار
attendance U ملازمت مراقبت رسیدگی
harbor control tower U برج مراقبت بندر
stake-out U محل تحت مراقبت
sector of search U منطقه مراقبت رادار
stake-outs U محل تحت مراقبت
maintained U به خوبی مراقبت شده
maintains U به خوبی مراقبت شده
unattended operation U هملکرد مراقبت نشده
double up U مراقبت از مهاجم با دو مدافع
maintain U به خوبی مراقبت شده
surveillant U مراقبت کننده دیدبان
airborne beacon U برج مراقبت هوابرد
under one's wing <idiom> U تحت مراقبت کسی
unprotected U که قابل تغییرات و محافظت شده نیست
parkas U نوعی کت برای محافظت از باد و باران
slap together <idiom> U به عجله وبی مراقبت واداشتن
aspect U رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
unattended ground sensor U رادار مراقبت زمینی خودکار
aspects U رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
security monitoring U نظارت یا مراقبت تامینی یاحفافتی
up to someone to do something <idiom> U مسئولیت مراقبت از چیزی را داشتن
breakers U وسیله که با قط ع برق سایر اجزا را محافظت میکند
breaker U وسیله که با قط ع برق سایر اجزا را محافظت میکند
cladding U ماده محافظت کننده اطراف یک هسته هادی
spiral scanning U مراقبت و تجسس منطقه به طور مارپیچی
see that he does it U مراقبت کنید که ان کار راانجام دهد
turn over <idiom> U به کسی برای مراقبت با استفاده سپردن
snow under <idiom> U قبول چیزی که نمیتوان از آن مراقبت کرد
maintain watch U مراقبت دایمی از پیام یک فرستنده رادیویی
variables U داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
variable U داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
cassette U پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
cassettes U پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
blockhouse U ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
encipher U تبدیل متعلق به کد محافظت شده توسط سیستم رمز گذار
automatic reset circuit breaker U محافظت کننده مدر که باافزایش بیش از حد مجازمدار را قطع میکند
zmarker beacon U برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها
instrument landing U فرود با استفاده ازدستگاههای کنترل هواپیما وبرج مراقبت
chaperon U زن شوهر دار یا کاملی که ازدختر جوانی مراقبت میکند
There's a question mark [hanging] over the day-care clinic's future. [A big question mark hangs over the day-care clinic's future.] U آینده درمانگاه مراقبت روزانه [کاملا] نامشخص است.
covers U مانورکردن بطوریکه قایق عقبی جلو نیفتد محافظت از بدن باشمشیر
cover U مانورکردن بطوریکه قایق عقبی جلو نیفتد محافظت از بدن باشمشیر
coverings U مانورکردن بطوریکه قایق عقبی جلو نیفتد محافظت از بدن باشمشیر
goggles U عینکی که اطرافش پوشیده شده وبرای محافظت چشم بکار میرود
write protect U شیوهای برای محافظت ازنوشته شدن اطلاعات روی دیسک یا نوار
cassettes U چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
circuit U وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند
circuits U وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند
cassette U چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
dou U [در معماری چین و ژاپن بلوک چوبی شکاف دار که از طاقچه دیوارکوب محافظت می کند.]
fuse U وسیله محافظت الکتریکی حاوی قط عات کوچک آهنی که پس از عبور توان بالا از آن آب میشود
fused U وسیله محافظت الکتریکی حاوی قط عات کوچک آهنی که پس از عبور توان بالا از آن آب میشود
optical U شیشه یا پلاستیک محافظت شده با مواد محافظ برای ارسال پیاپی سیگنالهای نوری
fan marker U نوعی برج مراقبت مخابراتی که تشعشعات امواج ان به صورت دایره قائم است
primage U اضافه کرایهای که به خاطر مراقبت در بارگیری و تخلیه به ناخدای کشتی داده میشود
Creches U [جایی که از بچه ها مراقبت میشود هنگامی که پدر و مادر بیرون یا سر کار رفته اند]
fibre optics U لایههای مناسب شیشهای یا پلاستیکی محافظت شده برای ارسال سیگنالهای نوری که داده سریع منتقل می کنند
privilege U ساخت پردازنده Intel که در حالت محافظت شده است و به برنامه امکان افزودن بخشهای حیاتی محیط عملیات را میدهد
fettling U شن یاکلوخهای که درته کوره می ریزند تا انرا محافظت کند خاکستر ته کوره
counter fert U دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
guarding U چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guard U چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guards U چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guard bit U یک بیت در کلمه ذخیره شده که بیان میکند آیا میتواند تغییر کند یا محافظت شده است
cone of silence U مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت
enhances U عمل نرم افزار که از حالت محافظت شده CPU استفاده میکند تا به چندین برنامه DOS-MS اجازه اجرا در محیط چند منظوره بدهد
enhanced U عمل نرم افزار که از حالت محافظت شده CPU استفاده میکند تا به چندین برنامه DOS-MS اجازه اجرا در محیط چند منظوره بدهد
enhancing U عمل نرم افزار که از حالت محافظت شده CPU استفاده میکند تا به چندین برنامه DOS-MS اجازه اجرا در محیط چند منظوره بدهد
enhance U عمل نرم افزار که از حالت محافظت شده CPU استفاده میکند تا به چندین برنامه DOS-MS اجازه اجرا در محیط چند منظوره بدهد
safety net U وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
safety nets U وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
radar scan U تجسس بوسیله رادار میدان مراقبت رادار
vigils U گشت زدن در شب گشت و هشیاری و مراقبت شبانه
vigil U گشت زدن در شب گشت و هشیاری و مراقبت شبانه
format U استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
formats U استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com